من برای دلداری دوستم گفتم:”اولین سال زندگی مشترک خیلی سخت است”. حقیقت این است که نمیدانم چرا چنین حرفی زدم. این چیزی است که مردم میگویند. من حتی نمیدانم این گفته حقیقت دارد یا شنیدنش فقط به شرایط فرد کمک میکند. چرا باید اولین سال زندگی مشترک سختترین سال باشد؟ من گمان میکنم نوعی ابهام باشد قبل از اینکه افراد زندگی مشترکشان را آغاز کنند و ازدواج برای آنان به معنی عادت کردن به کسی باشد که برای اولین بار تماموقت خود را با شما و کنار شماست. اما در قرن ۲۱، وقتی تقریباً نیمی از خانمها قبل از ازدواج با شریک خود زندگی میکنند آیا واقعاً این مسئله متفاوت نیست؟
بله این قضیه اساساً متفاوت است. چون حتی اگر این موضوع یک نصیحت تکراری باشد بازهم اولین سال ازدواج و زندگی مشترک یک چالش محسوب میشود. درواقع زندگی مدرن و امروزی ازدواج را حتی از قبل هم پیچیدهتر ساخته است.
فرض کنید اخیراً ازدواج کردهاید و ناگهانی درباره مدیریت مالی زندگیتان، ایجاد تعادل بین دو شغلتان، یکی شدن خانوادههای دو طرف نگران میشوید و شروع به درک واقعیتهای زندگی متأهلی میکنید. بهعلاوه، استرسی که معمولاً یک جوان بالغ دارد را هم دارید-بدهی وام دانشجویی، افزایش هزینههای زندگی، کمبود فضای کافی که ناگهان دو برابر میشود.
باید هم به فکر خودتان و هم به فکر شریک زندگیتان باشید. مشکل اصلی کجاست؟ صحبت راجع به مشکلات ممنوع است. در عصر پیشرفت ارتباطات جمعی، حتی اگر همسر خوبی هم نباشید نگران هستید که مبادا ناراضی یا ناسپاس به نظر برسید. اما نباید از اعتراف به اینکه در حال تلاش هستید شرمسار باشید و مواجهه با سختیهای زندگی به این معنی نیست که از ازدواج کردن پشیمان هستید. صحبت کردن راجع به آن میتواند حال شما را خوب کند.
چرا اولین سال ازدواج خیلی سخت است؟
بر اساس نتایجی که توسط زوج درمانگر امی هارتستاین-کارمند قانونی بالینی اجتماعی بهدستآمده است، اولین سال ازدواج واقعاً سخت است، حتی اگر قبلاً با هم زندگی کرده و از متخصصین مشاوره ازدواج دریافت کرده باشید.
درواقع، مهم نیست شما چندین سال را با هم زندگی کردهاید، شروع زندگی متأهلی همچنان نیاز به مهارت دارد. دکتر هارتستاین میگوید:” من فکر میکنم دلایل عمده کمی وجود دارد که نشان میدهد سال اول زندگی خیلی سخت است. سالی که قرار است عروسی برگزار شود، معمولاً پر از استرس و مشکل است”. این کتمان حقیقت است.
حتی اگر یک عروسی فوقالعاده و پر از شادی و سرگرمی داشته باشید، زندگیتان بعدازآن میتواند حتی غیرقابلپیشبینی باشد؛ زیرا بالاخره روز عروسی به پایان میرسد. هارتستاین اضافه میکند:” حتی ممکن است کمی سرازیری در زندگی بعد از عروسی وجود داشته باشد. مردم یک یا دو سال بهشدت برای هدفشان تلاش میکنند و تمام تلاششان در یکشب به باد میرود. اینکه بلافاصله بعد از ماهعسل وارد روند عادی زندگی میشوید ممکن است ناامیدکننده باشد”. بنابراین، زمانی که زندگی به روال عادی برمیگردد و همهی آن شور و شوق و هیجانات از بین میرود، وسوسه میشوید که ازدواج یعنی جدیدترین تغییر زندگی خود را مورد سرزنش قرار دهید.
دلیل دیگر اینکه سال اول زندگی متأهلی متفاوت از فقط تبدیل به یک زوج شدن است، زیرا ازدواج کاملاً متفاوت از همزیستی و هم خانگی است. هارتستاین میگوید:” ازدواج بهآسانی از زندگی مشترک بدون ازدواج متمایز است. حتی با اینکه به نظر میرسد هر دو یکچیز هستند، هم خانگی نسبتاً آسانتر است و بهراحتی میتوانید به آن خاتمه دهید. با ازدواج سند یکی شدنتان را امضا کردهاید. وارد یک اتحاد همیشگی میشوید که هزینههای بیشتری دارد. هرگونه بحثوجدل یا ناامیدی که در رابطه با ازدواجتان در زندگی مشترک رخ دهد، خیلی جدیتر و مهمتر از حالت عادی نمایان میشود چون زندگی مشترک یعنی این!”
درحالیکه قبل از ازدواج هر جنگودعوای کوچکی به نظر موضوع مهمی نمیآمد، حالا شما بعد از ازدواج ناگهانی به این جمله برسید که” اوه خدای من! بقیهی عمرم قرار است به همین منوال بگذرد؟”
زمانی که شما دارید با احساساتتان کنار میآیید، خانواده همسر خود را نیز فراموش نکنید زیرا هماکنون آنها هم عضوی از خانواده شما محسوب میشوند. سعی کنید نترسید.
و این تنها بخش عاطفی قضیه است. کارهایی که در زندگی متأهلی باید انجام دهید مشکل هستند، بهخصوص در ابتدای ازدواج. شما بهصورت قانونی مسئول هزینههای مالی هر فرد در خانواده هستید که خود بهتنهایی یک تغییر بزرگ است و صحبت درباره پول همیشه میتواند به یک معضل بزرگ تبدیل شود. علاوه بر این، مسئله مدیریت زندگی بهاندازه کافی بزرگ است بهخصوص اگر شما اسم خود را تغییر دهید.
پرداخت قبوض، مشکلات شغلی، پاسپورتها، باز کردن حساب مشترک، تهیه کادو تولید و هدیه سالگرد ازدواج و غیره از مسائل مهم زندگی هستند. این موضوع بهراحتی قابلدرک است که در سال اول ازدواج زمانی که واقعیت زندگی متأهلی شروع میشود، استرس چگونه میتواند ایجاد شود.
اما لزومی ندارد سال اول زندگی مشترک فاجعهبار باشد
لزومی ندارد سال اول زندگی متأهلی ناشاد باشد. مطمئن چیزهای زیادی وجود دارد که باعث استرس شوند اما سعی کنید جنبه مثبت ان را ببینید. اگر احساس کمبود یا زودرنجی به شما دست داد نفس عمیق بکشید. آیا شما و شریکتان به دلیل اینکه او کار اشتباهی انجام داده است دعوا میکنید؟ آیا مشکل اصلی خود ازدواج است یا شما دارید احساس ناامیدی خود را از شریک زندگیتان بروز میدهید؟ اغلب اوقات، اگر شما مدتی زمان بدهید و دربارهی آن فکر کنید، متوجه خواهید شد که مشکل درجایی دیگر نهفته است.
در همین راستا، اگر با شریک خود مشکلی دارید فکر نکنید اکنونکه ازدواج کردهاید نمیتوانید راجع به آنها صحبت کنید. فقط به این دلیل که برای زندگی به کسی متعهد شدهاید باعث نمیشود وقتیکه در امور خانه بینظمی میبینید یا او فراموش میکند درباره اوضاعواحوال روزانه شما سؤال کند، احساس رنجش خود را کتمان کنید.
درواقع از همیشه مهمتر است که مهارت برقراری ارتباط صحیح با همسر خود را تقویت کنید. حداقل، اجازه دهید با دوستانتان در ارتباط باشید. این موضوع شما را یک شریک بد نشان نمیدهد و آنها شما را درک میکنند.
اگر شما در ۳۶۵ روز اول زندگیتان در حال دعوا با همسر خود هستید، خیالتان راحت باشد که شما تنها نیستید. اگر شما با دید مثبت به زندگی مشترک نگاه کنید و خودتان را قربانی ازدواج تلقی نکنید، میتوانید گامهای خوبی در این مسیر بردارید.
هارتستاین میگوید:” خبر خوب اینکه اولین سال زندگی مشترک تا ابد طول نمیکشد. زوجین تلاش میکنند مشکلات را حلوفصل کنند و به ازدواج عادت میکنند و باید آرام تر به سمت سالهای آسانتر، یعنی سالهای کم التهابتر بروند تا به سالی برسند که اولین بچه به جمع زن و شوهر اضافه میشود”.
Photo by Samantha Gades on Unsplash