افزایش رشد مو انواع دسر ساده و خوشمزه چاقی صورت رژیم لاغری دکتر کرمانی

زن و شوهرهای شاغل در زندگی چطور به رضایت کامل برسند

  • تعارض‌‌‌های این خانواده‌ها می‌تواند شامل تنیدگی‌های شغلی، بار کاری زیاد، تعارض نقش و نیز مشکلات مربوط به مراقبت از کودک، نگهداری از بزرگسالان و مسائل مربوط به تعادل میان شغل، خانواده و نیازهای شخصی می‌شود. در نهایت، فشارهای روانی دارای کیفیت واگیر است و به جنبه‌‌‌های دیگر زندگی فرد نیز سرایت می‌‌‌کند.

 

وقتی که زن و شوهر همزمان شاغل باشند ممکن است در زندگی زناشویی خود دچار مشکلات کوچکی شوند اما این به معنی نداشتن رضایت زناشویی نیست و اتفاقاً میتواند باعث رضایت بیشتر در زندگی زناشویی شود.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ زوج‌‌‌های هر دو شاغل، بزرگ‌ترین گروه خانواده‌های غیرسنتی هستند. در این نوع خانواده‌‌‌ها، زن و شوهر هر دو کار و شغل خود را دارند و از درآمد مشترک‌شان زندگی خانوادگی را اداره می‌کنند. این الگو با خانواده‌‌‌های سنتی که در آن شوهر مسئولیت نان‌‌‌آوری خانه را بر عهده دارد و زن صرفاً به خانه‌‌‌داری می‌‌‌پردازد، به صورت کلی متفاوت است.

ازدواج در طول تاریخ شکل‌‌‌های متفاوتی پیدا کرده، اما هرگز از بین نرفته است. با تغییرات اجتماعی و تغییر در سبک زندگی انسان‌‌‌ها، ازدواج نیز تحت‌ تأثیر قرار گرفته است. امروزه به دلایل متعدد، ازدواج زن و مردی که هر دو شاغل هستند، رواج زیادی پیدا کرده است. زندگی زوج هردو شاغل، ساز و کار متفاوتی با زوج‌‌‌های سنتی که در آنها فقط مرد شاغل و نان‌آور خانواده تلقی می‌شود، دارد. این نوع از ازدواج‌‌‌ها مزیت‌‌‌ها و در عین حال، مشکلاتی را برای هر دو عضو زوج ایجاد می‌‌‌کند. زن و شوهری که هر دو بیرون از خانه کار می‌کنند، در صورتی که مشکلات ناشی از شاغل بودن توأمان زن و شوهر را بشناسند و راه‌های رفع و حل آنها را بیابند، می‌‌‌توانند رضایت زناشویی بالایی را تجربه کنند. در غیر این صورت، ناسازگاری‌‌‌های زیادی در رابطه آنها شکل می‌گیرد که باعث ایجاد نارضایتی در همه ابعاد زندگی می‌‌‌شود.

مزیت‌‌‌هایی غیرقابل انکار

سؤالی که مطرح می‌‌‌شود، این است که تأثیر شیوه زندگی زوج‌‌‌های دوشغلی بر کیفیت زندگی، روابط زناشویی و رضایت از زندگی خانوادگی و بالاخره بر هویت زن و شوهر چیست؟ به طورکلی، کیفیت زندگی زوج‌‌‌های هر دو شاغل کاملاً بالاست؛ چراکه کیفیت زندگی، کارکرد نقش‌هایی است که زن یا مرد ایفا می‌‌‌کنند(مانند خود، والد، کارگر یا کارمند و همسر) و رضایت تجربه‌شده از سوی زن یا شوهر، یعنی رضایت شغلی، رضایت زناشویی، رضایت شخصی و رضایت خانوادگی. کیفیت زندگی در زوج‌‌‌های هر دو شاغل، به دلیل وضعیت مالی ناشی از دو درآمد، برای زن و شوهر هر دو بالا و مطلوب است. از نظر زن، اشتغال نیازهای بسیاری را برآورده می‌سازد، از جمله درگیر شدن با کار، تنوع، چالش‌انگیزی و قدرت که ممکن است در صرف نقش خانه‌داری، با همه اهمیتش ارضا نشود. در دید مرد، اشتغال زن و مرد هر دو به معنای ایفای نقش‌‌‌ها و تعهدات غیرسنتی است، به ویژه مراقبت از کودک که به پاسخ‌‌‌های تربیتی و عشق و محبت نیاز دارد. به این ترتیب، مرد برای موفق‌شدن کمتر احساس فشار می‌‌‌کند، زیرا او به تنهایی مسئول رفاه مالی خانواده نیست. این شیوه زندگی بر کیفیت روابط زناشویی نیز اثر مثبت دارد، زیرا در آن تعادل بیشتر از قدرت و تصمیم‌گیری در مقایسه با روابط سنتی به چشم می‌‌‌خورد. تصمیم‌گیری‌‌‌های مشترک موجب احترام بیشتر زن و شوهر نسبت به یکدیگر بر اساس تساوی می‌شود و آن دو را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌‌‌کند. آنان افزایش ارزش شخصی و ادراک شایستگی خود را تجربه می‌‌‌کنند، چراکه آنان می‌‌‌توانند مسائل شغلی و غیرشغلی خود را با هم در میان بگذارند و هر دو رابطه‌‌‌ای منصفانه را تجربه کنند.

باید توجه داشت که زن و شوهرِ هردو شاغل، زمانی احساس رضایت از زندگی زناشویی دارند که شوهر در کارهای خانه همکاری کند و شغل زن موجب شود درآمد خانواده نیز افزایش بیابد. در این خانواده‌ها، رضایت زناشویی هنگامی که زن و شوهر از نقش زن در خانه انتظار نقش جنسیتی سنتی دارند، پایین است.

منابع تعارض و استرس

تعارض‌‌‌های این خانواده‌ها می‌تواند شامل تنیدگی‌های شغلی، بار کاری زیاد، تعارض نقش و نیز مشکلات مربوط به مراقبت از کودک، نگهداری از بزرگسالان و مسائل مربوط به تعادل میان شغل، خانواده و نیازهای شخصی می‌شود. در نهایت، فشارهای روانی دارای کیفیت واگیر است و به جنبه‌‌‌های دیگر زندگی فرد نیز سرایت می‌‌‌کند.

تعارض‌‌‌های کاری و خانوادگی هنگامی به وجود می‌‌‌آید که فشارهای مربوط به نقش و انتظارات در کار و خانواده ناهمساز باشند، مانند زمانی که شرکت در یک نقش، مشارکت در نقش دیگر را غیرممکن می‌‌‌سازد.

به سه طبقه‌بندی کلی از تعارض‌‌‌های کار و خانواده می‌‌‌توان اشاره کرد:

تعارض‌‌‌های مبتنی بر زمان، تعارض‌‌‌های مبتنی بر فشار روانی و تعارض‌‌‌های مبتنی بر رفتار (گرین‌هاوس و دیگران-۱۹۸۷). تعارض‌‌‌های مبتنی بر زمان عبارت است از اینکه چگونه زمان اختصاص‌یافته به یک نقش موجب کاهش توجه به نقش دیگر می‌‌‌شود، مانند زمانی که ملاقات‌های کاری با جلسات مدرسه کودک در تعارض است و تعارض‌‌‌های مبتنی بر فشار روانی عبارت است از ورود نشانه‌‌‌های تنیدگی، مانند خستگی و تحریک پذیری از یک نقش به نقش دیگر. تعارض‌‌‌های مبتنی بر رفتار عبارت است از ناهمسازی رفتار در یک نقش با نقش دیگر. مانند زمانی که از کارمند در محیط کار، عینی بودن و غیرعاطفی عمل‌کردن و در خانواده، گرمی، عاطفی‌بودن و نقش پرورشی مورد انتظار است.

انواع گوناگون فشارهای روانی طبیعتاً بر رابطه زن و شوهر درخانواده اثر می‌‌‌گذارد. این فشارهای روانی شامل انتظارات و توقعات شغلی در مقابل انتظارات شخصی و خانوادگی، رقابت میان زن و شوهر، تقسیم کار، ترتیب مراقبت از کودک، تخصیص زمان، مهاجرت‌‌‌های جغرافیایی مربوط به شغل، شبکه‌‌‌های اجتماعی و حفظ هویت در مقابل پراکندگی هویت خواهد بود.

یافتن پاسخ برای این سؤالات، برای زن و شوهرِ هردو شاغل حیاتی است: کارهای خانه چگونه تقسیم شود؟ چه کسی کاری را و بر اساس چه معیاری انجام خواهد داد؟ چه کسی اختیار و کنترل پول را دارد؟ آیا حساب بانکی جداگانه است یا مشترک؟ حقوق هریک در مصرف کردن پول چیست؟ همسران چگونه باید با جابه‌جایی‌های شغلی کنار بیایند؟ آیا منتقل شدن یکی از زوجین به محل کاری دیگری، راه‌حلی واقع‌بینانه است؟ اگر یکی از زوجین در شغلش از دیگری موفق‌‌‌تر باشد، چه پیامدی دارد؟ چگونه زن و شوهر می‌‌‌توانند بار اضافی و بی‌‌‌رمقی و بریدن از کار را تشخیص دهند و در رفع آن اقدام کنند؟ در موارد اضطراری چه کسی در دسترس خواهد بود؟ آیا تسهیلات مراقبت از کودک در شرایط اضطراری موجود است؟ آیا تسهیلات مراقبت از کودک در دسترس همه است؟ زن یا شوهر برای غنی‌ساختن روابط با همسر چه کارهای خاصی باید انجام دهد؟ سرانجام، منبع فشار روانی و یا تعارض هرچه باشد، هدف زن و شوهر منصف، یافتن راه‌حل مطلوب برای اشتغال هر دوی آنهاست.

راه‌حل سخت نیست

انصاف در روابط زن و شوهری، یعنی تعادل مشاهده شده در طول زمان میان نیازها و هدف‌های فردی، زوجی و خانوادگی و احساس رابطه‌‌‌ای منصفانه میان زن و شوهر. منصف بودن به معنای مساوی بودن نیست و از طریق تقسیم مساوی مسئولیت‌ها به دست نمی‌‌‌آید. منصف بودن زمانی معنا می‌‌‌یابد که زوج در جهت هدفی مشترک تلاش کنند.

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *