-
در حوزه اختلال رواني هم آمار متفاوتي وجود دارد و هنوز به يك جمعبندي كلي نرسيدهايم؛ ۲۱ تا ۳۴ درصد آماري است كه در رابطه با شيوع اختلالات رواني در جامعه عنوان ميشود.
سلامت روان جامعه ایرانی تحتالشعاع مسائل اقتصادی قرار گرفته است…
فقر و آيندهاي مبهم ملموسترين آثاري است كه وقتي فردي بيكار ميشود به سراغش ميآيد و در پي چنين احساساتي است كه اختلالاتي همچون اضطراب، احساس ناامني اجتماعي و اقتصادي، افسردگي و بسياري از اختلالات ديگر روانشناختي شكل ميگيرد؛ اختلالاتي كه نه فقط شخص بيكار بلكه خانواده وي را نيز تهديد ميكند و بنا به تأكيد حسن عليجاني زماني، عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس بيماريهاي رواني و استرس در كمين ۷ ميليون نفر بيكار و خانوادههاي اين افراد است.
اگرچه بازيهاي آماري دولت براي پنهانكاري بيكاري همچنان ادامه دارد، اما واقعيت چيز ديگري است.
بهار امسال بود كه مركز آمار نرخ بيكاري را ۶/۱۲ اعلام كرد؛ آماري كه پشت پرده تعريفي است كه از افراد شاغل ارائه ميشود. براساس اين تعريف افرادي با يك ساعت كار در هفته نيزشاغل به حساب ميآيند. وقتي چنين تعريفي از بيكاري مبناي محاسبات آماري قرار گيرد، بديهي است به نتايج درستي در تحليل اوضاع بيكاري دست پيدا نميكنيم. به عبارت ديگر افرادي كه در كشورهاي غربي با يك ساعت كار در هفته شاغل محسوب ميشوند از حمايتهاي اجتماعي و بيمههاي بيكاري برخوردارند و ميتوانند با يك ساعت در هفته زندگي خود را اداره كنند، اما در ايران هيچ كدام از جزئيات اين بخشها شامل بيمه بيكاري و حمايتهاي اجتماعي اجرايي نشده و تنها بخش تعريف شاغل كه براساس استانداردهاي غربي پياده شده است. در كنار اينها واقعيت ديگري نيز در پس آمار واقعي بيكاري وجود دارد كه شايد كمتر ديده شود و آن چيزي نيست جز تبعات روحي و رواني بيكاري و نداشتن امنيت اقتصادي براي افراد و خانوادهها بهگونهاي كه شايد بتوان بيكاري را به عنوان يكي از اصليترين دلايل آمار ۲۴ درصد وجود بيماريهاي رواني در كشور دانست؛ موضوعي كه شايد كمتر به آن توجه شده باشد.
ارتباط سلامت روان با اشتغال
در حوزه اختلال رواني هم آمار متفاوتي وجود دارد و هنوز به يك جمعبندي كلي نرسيدهايم؛ ۲۱ تا ۳۴ درصد آماري است كه در رابطه با شيوع اختلالات رواني در جامعه عنوان ميشود. اين در حالي است كه ارائه آماري درست در اين حوزه يكي از ضرورتهايي است كه موجب ميشود وزارت بهداشت بتواند برنامهريزي مناسبتري براي حمايت از اين بيماران داشته باشد.
بر اساس آخرين تحقيقات وزارت بهداشت، شيوع اختلالات رواني بين افراد ۱۵ تا ۶۵ سال بدون احتساب اختلالات شخصيتي، ۲۴ درصد است؛ بدين معنا كه از چهار نفر يك نفر به يكي از اختلالات روحي – رواني مبتلاست. آمار قابل تأمل بيماريهاي رواني موضوعي است كه از دل ساختارهاي نادرست اجتماعي و وجود نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي بيرون ميزند؛ اموري كه به نوعي امنيت رواني جامعه را تحتالشعاع قرار ميدهد و موجب ميشود تا سلامت روان افراد تحتتأثير قرار بگيرد.
به گفته حسن فلاحپور، عضو انجمن علمي روانپزشكان ايران، تحقيقات نشان ميدهد كه فقط ۲۵ درصد از سلامتي افراد، تحت كنترل وزارت بهداشت قرار دارد و ۷۵ درصد مابقي را عوامل اجتماعي مرتبط با سلامت از جمله نوع شغل، سطح درآمد، دسترسي عادلانه به امكانات، سواد سلامت، فقر و بيكاري، آلودگيها و ترافيك تعيين ميكند.
اين عضو انجمن علمي روانپزشكان ايران تصريح ميكند: در جامعه ما نيز بايد به مقوله برخورداري از مؤلفههاي سلامت اجتماعي توجه شود و ميزان دستيابي آحاد جامعه به آنها بايد به جد مورد توجه قرار گيرد؛ چراكه اين عوامل روي سلامت روان تأثير مستقيم ميگذارند و تحقيقات نشان ميدهد كه ارتباط مستقيمي بين متغير فقر و اختلالات شايع روان وجود دارد؛ به عبارتي اگر مؤلفه فقر و افزايش روزافزون آن در برخي جوامع ناديده گرفته شود، هر چقدر هم كه اقدامات مطلوبي در راستاي درمان اختلال روان صورت گيرد، در نهايت درمان كامل صورت نگرفته است.
همه عوامل مؤثر در بيماريهاي رواني
حسن عليجاني زماني، نماينده مردم در مجلس دهم، با تأكيد بر اينكه علل مختلفي در بروز بيماريهاي رواني نقش دارد، ميافزايد: عوامل اجتماعي، اقتصادي و ژنتيكي در بروز بيماريهاي روحي و رواني مؤثر بوده كه به عنوان مثال فشارهاي كاري، بيكاري، تأخير در ازدواج و حتي نظامهاي بوروكراتيك فشارهاي اجتماعي را به دنبال دارد و بالطبع اين فشارها به بيماريهاي رواني و اضطرابي و افسردگي ختم ميشود.
اين نماينده مجلس معتقد است: رفع مشكلات اقتصادي مانند معضل بيكاري ميتواند كاهش بيماريهاي فوق را به دنبال داشته باشد. عليجاني با يادآوري وجود ۷ ميليون نيروي بيكار در كشور ميافزايد: تمامي خانوادههاي اين ۷ ميليون نفر درگير مشكلات ناشي از بيكاري هستند و اين موضوع استرسها را به همراه دارد؛ البته تأخير در ازدواج و فراهم نبودن زمينههاي آن نيز فشارهاي روحي و رواني را براي جوانان ايجاد ميكند. از نگاه اين عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي براي مقابله با نابرابريهاي اجتماعي از رانتخواري بايد جلوگيري کرد تا عدالت اجتماعي تحقق و مشكلات فكري جوانان كاهش یابد و سلامت روان آنها تأمين شود. وي تصريح ميكند: سلامت رواني ريشههاي ژنتيك، جسمي، اجتماعي، اقتصادي و امنيتي دارد و بايد تلاش كرد كه وضعيت اشتغال بهبود یابد و مشكلات سد راه ازدواج جوانان و همچنين نابرابريهاي اقتصادي رفع شود.
بيماراني كه رها شدهاند
بخشي از بيماران رواني هر چند از آسيبديدگان اجتماعي هستند، اما سازوكارهاي كنوني بيمه و سلامت اين بيماران را انگار نميبيند. عليجاني زماني تأكيد ميكند: بيماران رواني نيازمند توجه و حمايت بيشتري هستند، زيرا اغلب آنها از لحاظ اجتماعي، اقتصادي و حتي اختلالات شغلي با مشكلاتي مواجه هستند و نياز است وزارت بهداشت در سرانه سلامت به رفع مشكلات اين بيماران بيشتر توجه كند و با برنامهريزي مشخص تجهيز بيمارستانهاي رواني و رفع كمبود تخت روانپزشكي را در دستور كار قرار دهد، زيرا اگر بيماران رواني درمان نشوند به طور قطع اختلالات ناشي از بيماري گريبانگير خانواده هم ميشود.