افزایش رشد مو انواع دسر ساده و خوشمزه چاقی صورت رژیم لاغری دکتر کرمانی

دلیل نا امیدی چیست ؟

  • این دکترای روانشناسی عمومی  با اشاره به این که باید شکستها را برای خود تجزیه و تحلیل کنیم، تصریح کرد :  اگر فردی  در اثر شکست به این حس دچار شده است باید علت آن را مورد بررسی قرار داده و گاهی اوقات با معنا درمانی به حل مشکلات خود بپردازد.

 

زندگی همیشه بالا و پایین دارد، وقتی یک نفر با قلب شکسته به رختخواب می رود فرد دیگری تازه عشق واقعی خود را یافته است و هیچ گاه این چرخه امید و ناامیدی پایان نمی پذیرد.
 گاهی بودن در شرایطی که هیچ کنترلی روی آن ندارید و باید تصمیمی ناعادلانه اتخاذ کنید، واقعا دشوار است. صرف نظر از مشکلاتی که با آنها روبه رو هستید، این حرکت به جلو و تحمل است که هنگام مقابله با سختی ها بسیار اهمیت پیدا می کند.
گاهي احساس مي كنيم زندگي يكنواخت شده و آن چیزی نیست که بخاطرش بايد صبح از خواب بيدار شويم و ديگر از زندگي لذت نمي بريم. اما براستي چكار بايد كرد؟ چه كنيم تا انرژي از دست رفته مان را بدست آوريم؟ چه كنيم تا از زندگي لذت ببريم؟ چه كنيم تا وقتي صبح از خواب بيدار مي شويم با عشق و احساس تازه بودن مواجه شويم؟
**  ریشه های ناامیدی را پیدا کنید
ناامیدی یا دلسرد شدن ذهن از رویا‌پردازی و  عدم لذت از زندگی یکی از مهم‌ترین مشکلات روانی است که امروزه با وجود همه‌ی پیشرفت‌های جامعه‌ی بشری، با آن رو‌به‌رو هستیم. ناامیدی نسبت به هر موضوعی، به علت عدم شناخت خود و احساس خود‌کم‌‌بینی به‌وجود می‌آید و برای غلبه بر ناامیدی، قبل از هر چیز باید بدانیم در چه مواردی ناامید هستیم.
مرجان محمدیان دکترای روانشناسی عمومی با بیان این مطلب که ابتدا باید بررسی شود فردی که امیدو انگیزه زندگی را از دست داده است در چه مقطع سنی قرار دارد ، بیان داشت : در برخی مقاطع سنی این حس معمول است ، مثلا در ۱۷ یا ۱۸ سالگی که افراد هویت خود را پیدا می کنند و در میانسالی نیز این حس مشاهده می شود.
وی افزود: از رده سنی افراد که بگذریم باید بررسی شود که چه اتفاق ناگواری برای آن فرد رخ داده و در چه شرایطی این حالت بوجود آمده است.
وی درخصوص افرادی که بدون هیچ دلیل خاصی دچار حس ناامیدی و بی انگیزگی نسبت به زندگی می شوند ؛ گفت :  گاهی اوقات افراد بر اثر روزمرگی یا شکستهای مداومی که داشته اند  به این حس دچار شده و راهکار مقابله این است که اولا چیزهایی را که در طول روز بدست می آورند ، یادداشت کنند مثلا به پارک رفتم و گردش کردم و یک حس جدیدی به دست آوردم یا این که فکر جدیدی به ذهنم رسید و به مکان جدیدی رفتم .
**معنا درمانی شکستها را فراموش نکنید
وقتی یکبار با مشکلی روبه رو می شوید در واقع آن را تجربه می کنید و همین تجربه به شما کمک می کند تا دفعه بعد که دوباره در شرایط مشابه قرار گرفتید، به آسانی زیر بار مشکلات کمر خم نکنید.
این دکترای روانشناسی عمومی  با اشاره به این که باید شکستها را برای خود تجزیه و تحلیل کنیم، تصریح کرد :  اگر فردی  در اثر شکست به این حس دچار شده است باید علت آن را مورد بررسی قرار داده و گاهی اوقات با معنا درمانی به حل مشکلات خود بپردازد.
وی افزود : انجام این کار یعنی این که شاید به صلاح من بوده یا شاید حکمتی در روی دادن آن وجود داشته و با معنا درمانی باید شکستها را کنار بگذاریم تا بتوانیم به موفقیت ها برسیم .
**احساسات خود را بازگو کنید
نگهداشتن احساسات در دل باعث می شود تا از دیگران فاصله بگیریم. بنابر این بهتر است فرد مورد اعتماد و دلسوزی را پیدا و در مورد احساسات و افکار خود با او صحبت کنیم. این کار کمک می کند تا با فکر بازتر با مشکلات روبه رو شویم. نه تنها صحبت کردن با فرد مطمئن بلکه نوشتن احساسات نیز می تواند کمک کننده باشد. شاید به نظرتان دیوانگی باشد که آدم مشکلات خود را در وبلاگ شخصی بنویسد و غریبه ها آن را بخوانند، اما این کار بسیار هم مفید است.
مهم نیست به چه روشی می خواهید دردها و مشکلات خود را بیان کنید، فقط آن ها را در سینه خود نگه ندارید و بار این مسایل را از دوش خود سبک کنید.
محمدیان در خصوص بازگو کردن احساسات برای دیگران اظهار داشت : یکی از ر اههای مقابله با حس ناامیدی و بی انگیزه بودن نسبت به مسائلی که قبلا از انجام آن لذت می بردیم این است که از آرزوها و اهدافمان با دیگران صحبت کنیم و اگر حس ناامیدی و بی انگیزه بودن نسبت به زندگی در یک فرد خیلی شدت دارد حتما باید به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کند.
وی اضافه کرد : اگرفرد در حالت معمولی قرار دارد و شدت این حس بسیار بالا نیست می تواند شبها  قبل از خواب به مطالعه یک موضوع خنده داربپردازد یا  یک فیلم خنده دار تماشا کند تا حس لذت را در او ایجاد کند و به این طریق میزان انگیزه و اراده را در خود بالا برده و تقویت کند.
به گفته این دکترای روانشناسی عمومی افرادی که در این حس و حالت به سر می برند باید در جهت تقویت حس لذت در خود تلاش کنند مثلا غذای مورد علاقه خود را بخورند یا حرفهایی را که دوست دارند بشنوند به دیگران بگویند.
**از شاد کردن دیگران غافل نشوید
افراد غمگين تصور مي کنند که شاد بودن بايد در ژنشان باشد و مسئله شاد زندگي کردن، مهارتي نيست که آن را بياموزند و بتوانند خودشان را تغيير دهند. ما انسان ها تنها موجوداتي هستيم که مي توانيم تصميم بگيريم زندگي شادي داشته باشيم يا زندگي مان را صرف انجام کارهايي کنيم که ما را غمگين و افسرده مي کنند.
دوري از منفي بافي، عقايد و تصورات تکراري و افراد منفي گرا دشوار است  اما براي تغيير حال ما از بد به خوب، بسيار موثر است.
محمدیان در بیان یکی از راهکارهای اساسی و مهم برای برانگیختن حس شادی در افراد عنوان کرد:  فرد ناامید و غمگین باید با خود قرار بگذارد که در طول روز پنج نفر را شاد کند که انجام این کار را در روانکاوی یک درمان آدلری می دانیم.
وی تصریح کرد:  با این روش افراد فکرشان مشغول شاد کردن دیگران می شود و در نتیجه نمی توانند اصلا به مشکلات خود فکر کنند و وقتی شادی دیگران را می بینند از آنها انرژی گرفته و مدیریت شخصیت در آن ها قوی می شود که تو نیز میتوانی اینگونه باشی و در نتیجه خود به خود حالی خوب پیدا می کنند و از روزمرگی خارج می شوند.
نباید این نکته را قراموش کنیم که هر انسانی یک سری معایب و محاسن دارد که در بعضی موارد، توان تغییر آن‌ها را ندارد. ولی زمانی که بپذیرد مشکل دارد و توان تغییر آن را نیز ندارد و باید با همین مشکل زندگی کند، آرامش روانی بیشتری پیدا خواهد کرد و با وجود آن که زندگی فراز و نشیب دارد، سختی در آن کم نیست، اما فردی در زندگی هنرمند خوبی است که با وجود همه این موانع، بهانه‌ای برای شادی پیدا کند.
گزارش از زهرا رحیمی

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *