افزایش رشد مو انواع دسر ساده و خوشمزه چاقی صورت رژیم لاغری دکتر کرمانی

در مورد NLP بیشتر بدانیم

  • هوشیاری برتر یعنی آن ذهن الهی كه درون هر انسانی وجود دارد. هوشیاری برتر قله آرمان های عالی انسان و عرصه طرح الهی است. افلاطون معتقد است هر انسانی صاحب طرح الهی است و آن را «الگوی كامل» نامیده است:

شاید شما نیز در زندگی روزمره خود با افرادی مواجه شده باشید که موفقیت های بسیاری به دست آورده باشند و زندگی آنگونه است که آنها می خواهند. شاید خود شما نیز از این دسته افراد باشید. به اصطلاح به این دسته از افراد ، خوش شانس گفته می شود.

پیروان NLP سعی می كنند با الگوبرداری از آدم های موفق، پی به این قانون برده، رموز موفقیتشان را بفهمند. آنها با دقت و تفحص در افكار و اعمال انسان ها به نتایج جالبی دست یافتند. از جمله این كه انسان های ناموفق غالباً افرادی هستند كه از كاه، كوه می سازند. استعداد و تواناییهای خود را نمی شناسند و به جای تلاش كردن، رویدادها و حوادث زندگی را غیر منطقی و با دیدی منفی تجزیه و تحلیل می كنند. بعنوان مثال اگر یكبار شكست بخورند، به لیاقت خود شك كرده، فوراً تخلیه انرژی شده، دست از تلاش بر می دارند. بعبارتی به دلیل ترس از شكست، شكست می خورند!انسان های موفق آدم هایی هستند كه به تواناییهای خود ایمان دارند، آنها معمولا كوه مشكلات را چون كاه می بینند. هرگز با دیدن موانع یا پس از شكست ناامید نشده، دست از تلاش بر نمی دارند و راه دیگری برای رسیدن به آرمانشان می یابند.برناردشاو می گوید:”وقتی جوان بودم، متوجه شدم از هر ده كاری كه انجام می دهم نه بار با شكست مواجه می شوم و چون نمی خواستم تسلیم شوم و شكست را بپذیرم، آموختم كه هر كار را ده بار انجام دهم”.

همینطور وقتی كه از پتركبیر دلیل موفقیت هایش را می پرسند، در جواب پاسخ می دهد:”آنقدر شكست خوردم تا راه شكست دادن را آموختم”.بدون آگاهی از قانون معنویت نمی توان در بازی زندگی برنده شد. برای برنده شدن باید ایمان داشت كه قادر به پیروزی هستیم. با این ایمان تواناییهایمان رشد پیدا می كند و همین باعث موفقیت می شود. این پیروزی، متقابلاً باعث تقویت ایمان می شود و …

این دور تسلسل مدام ادامه دارد. هر چه موفقیت ها بیشتر شود، فرد ایمانش به لطف خالق توانا و تواناییهای خود بیشتر می شود و هر چه ایمان قوی تر شود ، موفقیت بیشتر و سهل الوصول تر می گردند… آن موقع است كه سایرین می گویند برای فلان شخص از در و دیوار شانس می بارد.تقویت ایمان با قوانین ذهنی در ارتباط است.

ذهن سه بخش دارد: نیمه هوشیار، هوشیار و هوشیاری برتر.

ذهن نیمه هوشیار توان فهم و استنباط ندارد و بدون مسیر و جهت، هر فرمانی به آن بدهند همان را انجام می دهد؛ذهن هوشیار، ذهن بشری است. زندگی را به همان شكلی كه به نظر می رسد، می بیند. تنها چیزهایی كه محسوس و مدلل است قبول می كند. ذهن هوشیار، مرگ، بیماری، فقر و بلا را مشاهده می كند و بر ذهن نیمه هوشیار اثر می گذارد.

هوشیاری برتر یعنی آن ذهن الهی كه درون هر انسانی وجود دارد. هوشیاری برتر قله آرمان های عالی انسان و عرصه طرح الهی است. افلاطون معتقد است هر انسانی صاحب طرح الهی است و آن را «الگوی كامل» نامیده است:

«جایی هست كه جز تو هیچ كس نمی تواند آن را پر كند. كاری هست كه جز تو هیچ كس قادر به انجامش نیست.»

این طرح در هوشیاری برتر انسان دارای تصویری است در نهایت كمال كه معمولاً به صورت آرمانی دست نیافتنی یا آرزویی رویایی – كه برآوردنش محال به نظر می رسد – در ذهن هوشیار جلوه می كند.

NLP، هنر پیروز شدن در بازی زندگی را هدایتِ بخش نیمه هوشیار ذهن می داند. برای درست جهت بخشیدن به ذهن نیمه هوشیار باید از قوانین ذهنی و معنوی اطلاع داشته باشیم. پاره ای از این قوانین عبارتند از:

قانون اعتقادات. به هر چیز كه اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست، بر قسمت نیمه هوشیار ذهن تأثیر می گذارد و با دقتی حیرت آور به عینیت در می آید.هر امر باید ابتدا در غالب اعتقاد درآید تا به آن عمل شود.

قانون انتظارات: هر آنچه كه انتظارش را می كشید به سرتان می آید. مثلا اگر انتظار یك زندگی خوب و موفق را می كشید، همان را خواهید داشت و برعكس. پس اگر هر عملی كه انجام دهید از آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتماً تأثیر این قانون را در زندگی روزمره زیاد دیده اید.

قانون جاذبه: منفی ها، منفی ها را جذب می كنند و مثبت ها، مثبت ها را. افراد با ذهنیت منفی، اشخاص منفی را جذب می كنند و برعكس، افراد با ذهنیت مثبت، اشخاص پر انرژی و مثبت اندیش را.

قانون جانشینی: ذهن نیمه هوشیار در یك لحظه می تواند فقط به یك وجه از قضیه فكر كند (مثبت یا منفی). یعنی زمانی كه می خواهیم به جنبه مثبت كاری فكر كنیم قادر نیستیم در همان لحظه جوانب منفی آن را هم بسنجیم.مگر آنكه جنبه منفی جانشین وجه مثبت شود.

قانون كارما: آدمی تنها آنچه را كه می دهد باز می ستاند. بازی زندگی، بازی بومرنگ هاست. پندار و كردار و گفتار انسان –دیر یا زود با دقتی حیرت انگیز به خود او باز می گردد.

كارما واژه ای است سانسكریت به معنای “بازگشت”. آنچه كه آدمی بكارد، همان را درو خواهد كرد. بسیاری از مردم از این واقعیت غافلند كه هدیه دادن نوعی سرمایه گذاری است و اندوختن از سر حرص و احتكار جز تنگدستی عاقبتی ندارد.

قانون بخشایش: این قانون می گوید خطاهای خود و دیگران را فراموش كنید و ببخشید. فراموش كردن خطاهای خود این حسن را دارد كه تصویر ذهنی شخص از خود، مخدوش نمی شود.

هر اندیشه ی خشك و محدود كننده ای مثل مقصر دانستن خود، یا كینه و ناراحتی داشتن از د۰یگران بر ذهن نیمه هوشیار اثر گذاشته، مانع پیشرفت می شود.

قانون پرهیز از تردید و هراس: جز تردید و هراس هیچ چیز نمی تواند میان انسان و آرمان هایش فاصله ایجاد كند. اگر انسان بدون دلهره، برای تحقق آرزوهایش تلاش كند، بی درنگ برآورده خواهد شد.

ترس دشمن بزرگ بشر است. ترس از تنگدستی، ترس از بدبختی، ترس از شكست، ترس از بیماری، ترس از دست دادن و …

خداوند در كتب مقدس آسمانی مكرراً انسان را خطاب قرار داده و فرموده است:«ای كم ایمانان چرا ترسانید؟»معنای این عبارت این است كه می بایست ایمان را جانشین ترس كنیم، ترس ایمان وارونه است. ترس یعنی ایمان به شر.

 

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *