افزایش رشد مو انواع دسر ساده و خوشمزه چاقی صورت رژیم لاغری دکتر کرمانی

درمان بیماری اعصاب و روان برای جلوگیری از خودکشی

n00038443-b

  • در سال‌های اخیر نیز به‌دنبال بحران‌های اجتماعی و اقتصادی در کشور‌های جنوب شرقی آسیا میزان خودکشی بویژه در میان جوانان افزایش یافته است. از سوی دیگر افزایش خودکشی در بین زنان جوان در کشورهای جنوب شرقی آسیا جلب توجه می‌کند.

خودکشی خصوصی ترین رفتاری است که یک فرد مرتکبش می‌شود اما متأسفانه همه اجتماع از آن متأثر می‌شود. علت خودکشی نیز متنوع است. به‌نظر می‌آید بیشتر اوقات فردی که خودکشی می‌کند مبتلا به نوعی نابسامانی روانی است به نحوی که گفته می‌شود ۸۰ درصد خودکشی‌ها در اثر نوعی نابسامانی روانی صورت می‌‌گیرد که بین آنها افسردگی از همه شاخص‌تر است. به‌عبارت ساده تر ۵۰‌درصد از موارد خودکشی ناشی از بیماری افسردگی است.

با طبقه‌بندی اشکال مختلف رفتار خودکشی، مشاهده می‌کنیم که گاهی فرد فکر خودکشی دارد اما در برخی موارد تهدید به خودکشی دیده می‌شود. گاهی از اوقات نیز اقدام به خودکشی صورت می‌گیرد که ممکن است درصد کمی از آن با نیت مرگ رخ دهد.
اما باید توجه داشت که ما با نوعی خودکشی به نام خودکشی پنهان نیز مواجه هستیم که در آن شخص به صورتی خود را از بین می‌برد که ظن خودکشی نباشد. برای مثال درباره این موضوع می‌توان گفت: فردی که با خودرو از یک جاده کوهستانی به دره سقوط می‌کند یا فردی که با وجود آگاهی ازمضرات نوعی ماده اعتیاد آور حتی سیگار در مصرف آن تأکید دارد، مرتکب خودکشی پنهان می‌شود.
آمار‌ها نیز نشان می‌دهد، تعداد افرادی که دست به خودکشی می‌زنند دست کم ۱۰ برابر افرادی است که براثر خودکشی از دنیا می‌روند.
خانم‌ها به‌طور معمول ۳ برابر آقایان اقدام به خودکشی می‌کنند اما تعداد مردانی که در اثر خودکشی از دنیا می‌روند ۳ برابر زنان است.
از میان عواملی که خطر خودکشی را بالا می‌برد می‌توان به جنسیت، سن بالا، ابتلا به یک بیماری روانی، ابتلا به بیماری جسمی صعب‌العلاج، تنهایی، فقر، بیکاری و بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اشاره کرد. همچنین عوامل اجتماعی نظیر نمایش ثروت و تظاهرات نوکیسگی و تازه به دوران رسیدگی در جامعه‌ای که با فقر و محرومیت دست به گریبان است در بیننده محروم تأثیرات نا‌امید کننده‌ای را برجا می‌گذارد. در بسیاری اوقات بویژه در گروه سنی جوانان، فرد برای رهایی از یک وضعیت ناراحت کننده، جلب ترحم دیگران یا برای رهایی از مجازات یا حتی به‌خاطر ایجاد احساس گناه در دیگران اقدام به خودکشی می‌کند.
اما آنچه مسلم است توجه به این نکته است که افزایش خودکشی در حالتی رخ می‌دهد که بی‌ثباتی اجتماعی به‌وجود آمده باشد به این حالت «آنومی» گفته می‌شود که به طور معمول با تغییر ناگهانی ارزش‌ها، از بین رفتن سیستم‌های ثابت پاداش و تنبیه، افزایش دنیاگرایی، کاهش ازدواج و افزایش طلاق بیشتر می‌شود. برای نمونه در اتحاد شوروی پس از فروپاشی با توجه به تغییر ناگهانی ارزش‌ها و باورها و همچنین بحران اقتصادی در عرض ۲ تا ۳ سال پس از فروپاشی، خودکشی منجر به مرگ ۲برابر شد. نکته جالب‌تر اینکه بررسی بین نژادها نشان داده که میزان خودکشی در بین افراد سفید پوست بیشتر از سیاه پوستان است. برخی از این مطالعات که در امریکا انجام شده نیز نشان می‌دهد سفید‌پوستان که با فشار بیشتری برای رقابت و پیشرفت اجتماعی روبه‌رو هستند بیشتر دچار نابسامانی روانی خواهند شد. در حالی که سیاه پوستان امریکا که انتظار زیادی برای بهبود شرایط خود ندارند با نگرانی کمتری روبه رو هستند و به اصطلاح چیزی برای از دست دادن ندارند که باعث افسردگی و خودکشی آنها شود.
اما نکته نگران کننده این است که خودکشی می‌تواند به‌صورت یک وضعیت مسری در جوامع گسترش یابد. نخستین نمونه این تسری در قرن ۱۸ میلادی مشاهده شد. در آن هنگام به‌دنبال انتشار کتاب «رنج‌های ورتر جوان» اثر نویسنده شهیر آلمان «یوهان ولفگانگ گوته» موجی از خودکشی در میان جوانان اروپای مرکزی آن زمان به راه افتاد. اما باید دانست که علاوه برتأثیر کتاب شرایط اجتماعی آن زمان اروپای مرکزی که با بی‌ثباتی و مشکلات اجتماعی همراه بود زمینه را برای گسترش خودکشی تقلیدی مهیا کرد.
در سال‌های اخیر نیز به‌دنبال بحران‌های اجتماعی و اقتصادی در کشور‌های جنوب شرقی آسیا میزان خودکشی بویژه در میان جوانان افزایش یافته است. از سوی دیگر افزایش خودکشی در بین زنان جوان در کشورهای جنوب شرقی آسیا جلب توجه می‌کند. این پدیده ناخوشایند ناشی از ورود آنان به عرصه اجتماعی و رقابت بر سر امکانات تحصیلی، شغلی و اجتماعی است که به‌طور سنتی مردان درگیر
آنها بوده‌اند.
رشد خودکشی در کشورهای اروپای شرقی سابق بالاتر از حد متوسط جهانی
همچنین لازم است بدانیم آمار خودکشی در عموم کشورهای جهان خیلی دقیق نیست چرا که بسیاری از موارد خودکشی با اعلام قبلی یا با روش مستقیم صورت نمی‌گیرد. اما در این میان چند نکته بارز وجود دارد. به‌عنوان مثال درکشورهای مسلمان میزان خودکشی نسبت به کشورهای غیر مسلمان بسیار کمتر است. دوم آنکه در اروپا میزان خودکشی در کشورهای پروتستان بسیار بالاتر از کشورهایی با مذهب کاتولیک است. میزان خودکشی درکشورهای اروپای شرقی سابق و به اصطلاح بلوک کمونیست همیشه بالابوده و در حال حاضر نیز در این کشورها بالاتر از حد متوسط جهانی است. متوسط جهانی از وقوع ۱۸ مورد خودکشی منجر به مرگ در هر ۱۰۰ هزار نفر خبر می‌دهد. حال آنکه این میزان در کشورهایی نظیر مجارستان، ژاپن و سوئد در حدود ۲۳ تا سه برابر متوسط جهانی است.
آمار خودکشی در ایران افزایش نیافته است
در ایران نیز آمار به طور متوسط ۵در هر ۱۰۰ هزار نفر است. در حقیقت می‌توان گفت: طبق آمار رسمی طی سال‌های اخیر میزان خودکشی در ایران بالا نرفته است اما به هر حال حتی موارد معدود خودکشی نیز بیانگر این نکته است که یا بیماری‌های عمده روانپزشکی که با درمان توسط روانپزشکان معالجه‌پذیر است مورد توجه و درمان قرار نمی‌گیرد یا اینکه امکانات درمانی کافی وجود ندارد. برای مثال می‌توان گفت تخت روانپزشکی برای ایران باید درحدود ۵۰هزار عدد باشد که متأسفانه آمارها نشان می‌دهد این تعداد کمتر از ۱۰هزار تخت است. بنابراین بسیاری از بیماران حاد که نیاز به درمان بستری دارند از درمان محروم می‌مانند و…
ضمن آنکه خودکشی نشان دهنده حدود اشکالاتی در زمینه‌های مختلف است و نباید پنهان نگاه داشته شود. اما باید دانست که اشاره مستقیم و شرح و تفضیلات خودکشی بویژه از سوی افراد مشهور می‌تواند باعث شود افراد مستعد نیز به همان طریق به مرگ خودخواسته رو بیاورند.
این مسأله بویژه در رسانه‌های دیداری مانند تلویزیون اهمیت می‌یابد و رسانه‌های چاپی مانند روزنامه‌ها با توجه به اینکه مخاطب با سواد و فهمیده‌تری دارند کمتر با این مشکل مواجه هستند. از این رو توصیه می‌شود هنگام انعکاس خبر خودکشی بدون آنکه جنبه قهرمانانه یا به طور غیر مستقیم تأیید کننده‌ای به آن داده شود موضوع از نظر کارشناسان بررسی شود تا راه حلی برای معضل به‌دست آید.
در خاتمه باید گفت: پیشگیری از خودکشی موضوعی چند وجهی است که باید ابعاد مختلف فردی و اجتماعی آن را ارزیابی کرد. حتی باید توجه داشت که گاهی گفتن اینکه بهتر است از دارو استفاده نشود یا اینکه مردم ایران خیلی از دارو استفاده می‌کنند و دیگر اظهارنظرهای غیر کارشناسی می‌تواند بیمار افسرده‌ای را که با استفاده از دارو در مرحله بهبود بوده، به قطع دارو ترغیب کند. چنین اقدامی از سوی بیمار می‌تواند به تمایل او برای خودکشی منجر شود. بنابراین توصیه می‌شود مقام‌های کشوری در چنین اظهار نظر‌هایی جانب احتیاط را به دقت رعایت کنند.

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *