افزایش رشد مو انواع دسر ساده و خوشمزه چاقی صورت رژیم لاغری دکتر کرمانی

آشنایی با عوامل و علائم و نشانه های کما

1

 

 

  • اگر مغز فردي بميرد، قلب فعاليت دارد، البته به شرطي كه اكسيژن از طريق دستگاه به فرد برسد و در صورت قطع دستگاه فردمي ميرد، اما بازهم با وجود دستگاه هم بازنمي توان مدت زيادي چنين افرادي را زنده نگه داشت.

 

كما حالتي از ناهشياري است كه طي آن فرد با دردناك‌ترين محرك‌هاي فيزيكي هم به هوش نيايد و به همان حالت تا مدتي پايدار بماند. كما، يك مريضي نيست، بلكه علامتي از يك مريضي يا واكنشي به يك حادثه است كه براي بدن فرد اتفاق افتاده است؛ مثل يك ضربه شديد و سخت به سر كه باعث ايجاد شوك عصبي و كما مي‌شود. اكثر كماهايي كه به اين دليل ايجاد مي‌شود، بيشتر از ۴ هفته طول نمي‌كشد. بعضي از كساني كه به كما مي‌روند، پس از اين مدت به سمت زندگي نباتي پيش مي‌روند. زندگي نباتي يعني فرد نفس مي‌كشد، فشار خون نرمال دارد و حتي دستگاه گوارش آن‌ها درست كار مي‌كند، بدون آنكه بدن بيمار نسبت به اين كار‌ها آگاهي داشته باشد. زندگي نباتي ممكن است سال‌ها و حتي دهه هاي متمادي طول بكشد.

مهم‌ترين علامت مشخصه كما، ناتواني در هوشيار شدن است يعني خود فرد نمي تواند توسط محركها هوشياري‌اش را به‌دست آورد. البته علامتهاي ديگري هم وجود دارند كه از ميان آنها مي‌توان به نبود خود آگاهي، فقدان چرخه خواب و بيداري، نداشتن حركت هدفمند و نداشتن كنترل بر روي تنفس اشاره كرد.

چه عواملي باعث كما مي شوند؟
كما مي تواند به دلايل مختلفي روي دهد. بيشترين علت آن هم صدماتي است كه بر اثر ضربه و جراحت به سر صورت مي گيرد. اما مصرف زياد الكل(مسموميت الكلي)، ديابت، مورفين و خون‌ريزي زياد هم مي‌تواند فرد را به كما ببرد. در مواردي خونريزي يا تورم بافت مغز آن‌قدر شديد است كه حتما بايد به نوعي فشار را از روي مغز برداشت.

در حالت كما چه اتفاقي مي‌افتد؟
اعتقاد عمده اي كه در بين مردم وجود دارد، اين است كه شخص در خواب بسيار عميقي فرو رفته است. اين عقيده به طور كامل درست نيست. البته ممكن است در بعضي از موارد اين چنين باشد اما نه در همه موارد.
اين جا بدنيست بدانيد كه درجه‌هاي كما توسط هوشياري شخص بيمار نسبت به محركهاي خارجي، تعيين مي شود. در بسياري از مواردي كه اشخاص در حالت كما به سر مي‌برند، بيمار دريافت‌هايي از محيط نيز خواهد داشت و اين حالت با توجه به بهبودي شخص بيمار زياد تر هم مي شود. مثلا ممكن است، حركتهاي جزئي از خود بروز دهد يا نسبت به صداها يا محرك‌ها پاسخ دهد. در بعضي موارد نيز ممكن است شخص به كما رفته عكس العمل‌هاي شخص هوشيار را از خود بروز دهد. مثلا در بعضي بيمار‌ها بايد حتما اين مراقبت به عمل آيد كه او نتواند سرم يا لوله هاي ديگر متصل به خودش را از جا در بياورد كه در نهايت به مرگش منجر بشود. همه اين موارد باعث مي شود تا درجات كما در افراد متفاوت باشد.

بيرون آمدن از كما
حالتي كه شخص شروع به بيرون آمدن از حالت كما مي كند، هنگامي است كه او شروع به پاسخ دادن به محرك‌هاي خارجي مي‌كند. هرچند به‌دست آوردن كامل هوشياري، يعني دو مرحله واكنش نشان دادن و تشخيص فكر،بايد در او پديدار شود تا بشودگفت كه او از كما بيرون آمده است. زيرا وجود هر دوي اين موارد در هوشياري كامل، اجتناب ناپذير است. حتي در بعضي موارد پس از به هوش آمدن بيمار باز آموزي و به خاطر آوردن بسياري از چيزها از جمله حرف زدن و به خاطر آوردن خود شخص، ممكن است لازم باشد.

آمار
هر ۱۰ دقيقه يك نفر بر اثر آسيب سر به حالت كما مي‌رود. بد نيست بدانيد آسيب‌هاي وارد به سر اولين علت به كما رفتن، مرگ و يا معلوليت افراد ۱ تا ۴۴ سال محسوب مي‌شود. بين ۵ تا ۱۰ درصد از كساني كه به كما مي روند، قادر به باز گردان حالت هوشياري خود نيستند و در نهايت به زندگي نباتي كه تنها علائم حيات در آنها وجود خواهد داشت، منجر مي‌شوند. بسياري از مردم فكر مي‌كنند كه اين حالت همچنان كما ناميده مي شود اما به اين حالت مرگ مغزي گفته مي‌شود.

تفاوتهاي مرگ مغزي و كما
وضعيت كما با مرگ مغزي بسيار متفاوت است به گونه اي كه فردي كه به كما رفته، مي‌تواند دوباره به زندگي عادي خود بازگردد؛ البته اين وضعيت را بايد متخصصان مغز و اعصاب تاييد كنند. به طوري كه اگر مغز هنوز زنده باشد، فرد دچار كما شده و احتمال برگشت آن حتي بعد از مدت طولاني و گذشت چندين سال هم وجود دارد. زيرا بيمار خودش به صورت طبيعي نفس مي كشد و فقط مغز براي مدتي هوشياري ندارد اما عمق مغز زنده است.
در مرگ مغزي، فرد به صورت طبيعي نفس نمي كشد و تنفس خود را از طريق دستگاه انجام مي دهد كه با قطع كردن دستگاه، مي ميرد بنابراين زنده ماندن نباتي فرد دچار مرگ مغزي، به دستگاه وابسته است چون تنفس وابسته به مغز است. اما قلب با مغز تفاوت دارد.
اگر مغز فردي بميرد، قلب فعاليت دارد، البته به شرطي كه اكسيژن از طريق دستگاه به فرد برسد و در صورت قطع دستگاه فردمي ميرد، اما بازهم با وجود دستگاه هم بازنمي توان مدت زيادي چنين افرادي را زنده نگه داشت.

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *